کد مطلب:35641
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:20
آياي نظر اهل سنت در مورد تكفير ابوطالب صحيح است؟
اهل سنت بر اندام تمام صحابه جامه «عدالت» بلكه «عصمت» مي پوشانند ولي شخصي را كه نزديك به 13 سال از جان و كيان رسول گرامي(ص) دفاع كرده و همه چيز، حتي شخصيت اجتماعي خود را فداي او نموده تكفير مي كنند، ما اگر بخواهيم پايه ايمان فردي را نسبت به موضوعي به دست آوريم از دو راه مي توانيم به اين هدف برسيم:
1.رفتار و كردار او.
2.آثار ادبي و فرهنگي او.
درباره راه نخست، ياد آور ميشويم كه فداكاري ابوطالب را نمي توان معلول عصبيت به بيت بني هاشم دانست بلكه فداكاري عظيم او، اثر ايمان او به راستگويي برادر زاده اش بود. او بسان تمام شهيدان راه حق پروانه وار سوخت و جان باخت.
در اينجا فرصت آن نيست كه خدمات ابوطالب بيان گردد اما به اتفاق همه نويسندگان، او همه بلاها و رنج ها را به جان خريد و از حريم رسالت دفاع نمود، چگونه ميتوان چنين فردي را كافر ناميد !
درباره راه دوم مي گوييم: آثار ادبي كه از او به يادگار مانده، به روشني گواهي مي دهد كه او به راه و رسم برادر زادة خود مؤمن بوده و او را بسان موسي و مسيح (ع) از پيامبران الهي مي دانست، چنان كه مي فرمايد:
الم تعلموا انا وجدنا محمدا نبياً كموسي خط في اول الكتب (سيره ابن هشام 1/352)
« نمي دانيد كه ما محمد را پيامبري، مانند موسي مي دانيم كه در كتابهاي پيشينيان نوشته شده است ».
و در قصيدة ديگر مي فرمايد:
« بهترين مردم بدانند كه محمد پيامبري است مانند موسي و مسيح بن مريم ».
« او مانند آن دو نفر با هدايت هاي الهي به سوي ما آمد و هر يك از پيامبران به فرمان خدا هدايت كرده و از گمراهي باز ميدارند».
اين اشعار و غير آنها، حاكي از ايمان خالص اين مرد الهي است و بسيار دور از انصاف است كه چنين مردي را بخاطر برخي از روايات ساخته و پرداختة عناصر اموي، از جرگة مؤ منان دور سازيم.
اينك به بررسي برخي از روايات، كه دربارة تكفير او آمده است، مي پردازيم:
مسلم در صحيح خود از ابوهريره نقل مي كند كه رسول خدا به عموي خود ابوطالب گفت: عمو! بگو: «لا اله الاالله» تا من در روز رستاخيز به نفع تو گواهي دهم.
ابوطالب گفت: اگر ترس از سرزنش قريش نبود من اين جمله را به زبان جاري مي كردم و از اين طريق ديدگان تو را روشن مي ساختم، در اين هنگام آيه ذيل فرود آمد:
«انك لا تهدي من احببت ولكن الله يهدي من بشاء ….» قصص/56
[تو تمي تواني آن كس را كه دوست مي داري، هدايت كني. خدا هر كس را كه بخواهد هدايت مي كند.]
اين حديث از دو جهت مردود است:
نخست: ابوطالب در سال دهم بعثت چشم از جهان بر بست و ابوهريره در سال هفتم هجرت به مدينه آمد و ايمان آورد. او اين جريان را چگونه با چشم خود ديد، همچنان كه ظاهر حديث حاكي از آن است. و اگر واسطه در ميان بوده، آن واسطه كيست؟ و در هر دو صورت، حديث واجد شرايط حجيت نيست.
دوم: ايمان – كه نوعي توبه است – در آخر زندگي نجاب بخش نيست، چگونه پيامبر اكرم (ص) به او چنين كاري را پيشنهاد مي كند و قرآن در اين مورد چنين مي فرمايد:
«وليست التوبه للذين بعملون السيئات حتي اذا حضر احدهم الموت قال اني تبت الان و لاالذين يموتون و هم كفار اولئك اعتدنا عذابا اليماً». نساء/18
[و توبه كساني كه گناه مي كنند و آنگاه كه مرگ يكي از ايشان در رسد، مي گويد: اكنون توبه كردم، پذيرفته نيست و نيز توبه كساني كه در حال كفر مي ميرند، پذيرفته نخواهد بود، آنانند كه برايشان عذابي دردناك آماده كرده ايم.]
از اينجا ميتوان به ضعف روايات پي برد كه غالبا” راويان آنان از دشمنان خاندان رسالت بودند.
اصولاً براي آگاهي از خصوصيات زندگي بزرگ قبيله، بايد به سراغ بستگان و نزديكان او رفت. اما در اينجا شگفت آن است كه بجاي مراجعه به فرزندان ابوطالب و وابستگان اين خانواده، به سراغ افرادي مي روند كه ده سال پس از فوت او وارد مدينه شده و ايمان آورده اند ! و اين در حالي است كه فرزندان آن حضرت همگي به توحيد و ايمان او گواهي مي دهند، ديگر صحيح نيست با اين همه آثار ادبي و تصريح فرزندان و فداكاريهاي كم نظير او، در ايمان چنين فردي شك كنيم.
كليني در كافي از امام باقر (ع) نقل مي كند كه مردي به او عرض كرد: ديگران گمان مي كنند كه ابوطالب كافر مرده است. امام در پاسخ گفت: دروغ مي گويند، چگونه او در حال كفر درگذشت در حالي كه ايمان خود را در اشعار خود اظهار كرده است، آنجا كه مي گويد:
الم تعلموا انا وجدنا محمداً نبيا كموسي خط في اول الكتب (اصول كافي/244)
همچنين مردي به امام صادق (ع) گفت: ابوطالب فاقد ايمان بوده است، امام در پاسخ فرمود: چگونه او را به كفر متهم مي كنيد در حالي كه ابوطالب مي گويد:
لقد علموا ان ابننا لا مكذب لدينا و لا يعبا بقيل الاباطل (همان)
[مي دانند كه فرزندانش دروغي به او گفته نشده است و ما هرگز به گفتار پيروان باطل اعتنا نمي كنيم.]
: آية الله جعفر سبحاني
سيماي فرزانگان ج 2
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.